نظریه «اندیشه مدون»؛ راهنمای دینشناسی در ساحتهای مختلف زندگی
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۹۹۱۶۶
گروه حوزههای علمیه - آیتالله هادوی تهرانی در «هماندیشی فقه حکومتی» با بیان اینکه نظریه «اندیشه مدون» راهنمای دینشناسی در ساحتهای مختلف زندگی بشر است، اظهار کرد: حاکمیت و دولت میتواند متناسب با این نظریه به وسیله جمعی کارشناسی مثلاً «فقهای اقتصاددان» و «اقتصاددانان آشنای به فقاهت» سازوکارهای اقتصادی جامعه را طراحی کرده، سپس بر اساس آن سیاستگذاری و برنامهریزی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایکنا؛ جلسه نهم از سلسله نشستهای «هماندیشی فقه حکومتی» با حضور آیتالله مهدی هادوی تهرانی از اساتید درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، پنجشنبه، ۱۲ دیماه، با همکاری «دفتر حمایت از جامعه نخبگانی» در سالن جلسات مرکز خدمات حوزه علمیه قم و در جمع اعضای «هماندیشی فقه حکومتی» برگزار شد.
این نشست پس از برگزاری یک جلسه مباحثه حول نظریه ایشان، ابتدائاً با ارائه تقریر نظریه «اندیشه مدون اسلام» از سوی حجتالاسلام حسن عابدی، مقرّر استاد هادوی تهرانی آغاز شد و سپس استاد هادوی تهرانی، با پاسخگویی به سوالات مکتوب دبیرخانه هماندیشی، به تبیین زوایای مختلف دیدگاه خود درباره «فقه حکومتی» پرداختند.
در این نشست استاد هادوی تهرانی یکی از دستاوردهای مهم سده اخیر حوزه علمیه را، مطالعه دین به شیوه نظاممند و سیستمی برشمردند و افزودند: مطالعه نظاممند دین چیزی است که جای آن به صورت جدی خالی بوده است گرچه تلاشها و زحمات فراوانی کشیده شده، اما هنوز این ایده به صورت جریان عمومی شکل نگرفته است. پیشگامان این بحث مثل مرحوم شهید صدر (ره) در حوزه علمیه نجف طرح این بحث را آغاز کردند، اما آنچنان که باید مورد استقبال واقع نشد، فلذا شاگردانشان این ایده را به قم آوردند و البته در قم هم بعضی از شاگردان ایشان به دلایل گوناگون ادامه ایده مرحوم شهید صدر (ره) را ناممکن میدانستند.
وی افزود: بنده معتقدم ایدهای را که مرحوم شهید صدر (ره) مطرح کردند، قبل از ایشان نیز به اشکال مختلفی در تاریخ فقاهت سابقه داشته است، حتی نگاه نظاممند و سیستمی در کلمات مرحوم سیدمرتضی (ره) دیده میشود و البته هر چند که ادامه مسیر ایده ایشان با مشکل «بنبست» مواجه است، اما به هر حال بسیار راهگشا بودهاند.
وی درباره برخی ایرادات وارده به نظریه مرحوم شهید صدر (ره) دو نمونه را از استادشان آیتالله سید کاظم حائری نقل کرد و افزود: مرحوم صدر (ره) معتقد بود که ما روبناها را در اختیار داریم، و از تجمیع روبناها میخواهیم به زیربنا دست پیدا کنیم؛ در تجمیع روبنا، ما احکام را هم از طریق امارات و هم از طریق اصول عملیه کشف میکنیم. امارات لوازمشان حجت است، اما اصول عملیه که لوازمشان حجت نیست و ما وقتی کشف زیربنا میکنیم در واقع داریم به لوازم احکام اخذ میکنیم. همچنین وقتی که امارات را تجمیع میکنیم در واقع از تجمیع آنها لازمه را اخذ میکنیم، نه اینکه لازمه تک تک آنها را لحاظ کرده باشیم و این در حالیست که لازمه هیچ یک از این امارات به تنهایی حجت نیست.
استاد هادوی تهرانی در مقام پاسخ به این اشکالات، نظریه «اندیشه مدون» را معرفی کرد و افزود: مرحوم شهید صدر (ره) روش استنباط زیربنا را محدود به کشف از طریق روبنا کرده و با آن مشکلات مواجه شده است، و ما راههای مستقیم و غیر مستقیم متعددی را در نظریه «اندیشه مدون» برای کشف در روششناسی آوردهایم.
وی درباره فرآیند فقهی اصلاح و بازنگری، در پاسخ به این سوال که «آیا از قواعدی غیر از قواعد موجود علم اصول نیز بهره میبرید؟» افزود: اصول فقه موجود بسیار کارآمد است، ولی در خصوص استنباط نظام (نه مکتب)، به این اصول فقه نمیتوانیم اکتفا کنیم و ناچاریم که از مباحث دیگری هم استفاده نماییم که تفصیلا آن را در دوره قبلی خارج اصول بیان کرده ایم؛ وقتی فهرست فقه آنچنان که عرض شده است با دایره مکاتب و نظامها توسعه مییابد به تبع آن، باید در اصول فقه هم بخش مربوط به «اصول استنباط نظامها» مطرح شود.
استاد هادوی تهرانی درباره ایجاد انسجام و هماهنگی بین عناصر دینی خاطرنشان کردند: ابتدا باید خصوصیت هر عنصر را بر اساس «جهانشمولی بودن» یا «موقعیتی بودن» آن بررسی نماییم، آنگاه بعد از احراز ثابت بودن، آن را در یکی از دسته بندیهای «فلسفه، مکتب یا نظام» طبقه بندی خواهیم کرد. در این میان برخی تصور میکنند، از آن حیث که عناصر موقعیتی فقط مربوط به شرایط خاص است و آن شرایط هم امروز نیست، پس هیچ گونه نیازی به آنها نداریم و باید کنار گذاشته شوند، در صورتی که معنای اینکه یک عنصری «موقعیتی» است، این نیست که اصلا نباید به آن توجه کرد و به سادگی از کنار آن گذاشت.
وی در پاسخ به این سوال که «آیا حضرتعالی نیز همانند مرحوم شهید صدر (ره) قائل هستید در مواردی که فتوای شخصی فقیه در مقام نظامسازی و انسجامبخشی از احکام، در تهافت با انسجام کل بود، وی میتواند از آرای سایر فقها اخذ کند؟» افزودند: این دقیقاً یکی از بن بستهایی بود که مرحوم شهید صدر (ره) با آن مواجه شد و ما با این موافق نیستیم. زیرا وقتی رای مجتهدی با استنباطهای سایر مجتهدان متفاوت باشد، قابلیت جمع شدن ندارد؛ فقیه نمیتواند حکمی را که با اجتهادش ناسازگار است و آنرا اشتباه میداند، مبنای یک طرح اسلامی برای خودش قرار بدهد.
وی افزود: در حوزه جهانشمول (ثابتات)، بین امور تکوینی که از آن به قضایای «هستها» تعبیر میشود و امور تشریعی (قضایای بایدها)، تفکیکی وجود دارد. در نظریه «اندیشه مدون اسلام»، مباحث اخلاقی در زمره گزارههای ناظر به «هستها» طبقهبندی شده است؛ اما ما چرا اخلاق را در قضایای هستها و در امور تکوینی فهرست میکنیم در حالیکه مشهور اخلاق را در بخش اعتباریات میدانند؟ اصطلاح اخلاق در غرب، بر مبنای تفکر مسیحی شکل گرفته است. مسیحیت، دین را به دو بخش عقائد و اخلاق تقسیم میکند و چیزی اساسا به معنای فقه یا احکام ندارد. البته آن چیزی را که آنها به عنوان «اخلاق» تصویر میکنند، شامل چیزهایی که ما آن را احکام مینامیم هم میشود. مثلاً کلیسای کاتولیک سقط جنین را عمل غیر اخلاقی میداند، و منظورشان در واقع این است که سقط جنین شرعا حرام است، منتها آنها با ادبیات فقهی نمیگویند و با ادبیات اخلاقی این حکم را بیان میکنند.
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه این اصطلاح از اخلاق در مسیحیت شامل فقه و اعتبارات هم میشود، اظهار کرد: متاسفانه برای آنهایی که با ریشه اصطلاحات غربی آشنا نیستند خلط بحث بهوجود میآورد. با مراجعه به آثار اخلاق اسلامی مثل جامعالسعادات، معراجالسعاده، تهذیبالاخلاق و تطهیرالاعراق درمییابیم که علماء در تعریف اخلاق میگویند، بشر یک خلق و خویی دارد و خلق و خوی بشر، امر واقعی تکوینی است؛ یک دسته فضائل و یک دسته رذائل است. مثلا جود شما را به کمال میرساند و بخل انسان را پایین میکشد، اینها صفات واقعی است. کتب اخلاقی از این بحث میکند که اگر شما جود ندارید چگونه باید این صفت را در خود بیابید و یا صفت بخل را چگونه از خود دور نمایید. اخلاق از منظر اسلامی (نه مسیحیت)، اختصاص به خلق و خوی بشری دارد و این یک امر تکوینی است؛ اخلاق در واقع راههای تکوینی برای تغییر این خلق و خوی را بیان میکند. از نگاه ما این باید و نبایدها از حیث اعتبارات نیست، بلکه بیان چگونه رسیدن به امور تکوینی است.
استاد هادوی تهرانی غرض از طرح نظریه «اندیشه مدون» را عرضه برنامهها و سازوکارهای اقتصادی یا سیاسی ندانسته و در توضیح این مطلب افزود: این نظریه راهنمای دین شناسی در ساحتهای مختلف زندگی بشر است. حاکمیت و دولت میتواند متناسب با نظریه «اندیشه مدون»، به وسیله جمعی کارشناسی مثلا متشکل از «فقهای اقتصاددان» و «اقتصاددانان آشنای به فقاهت» سازوکارهای اقتصادی جامعه را طراحی کرده، سپس بر اساس آن سیاستگذاری کرده و آنگاه برنامه ریزی کنند. استخراج و کشف عناصر دینی، تفکیک عناصر جهان شمول از موقعیتی، دستیابی به عناصر جهان شمول در ورای عناصر موقعیتی، طبقه بندی عناصر جهان شمول، هماهنگ سازی و سپس بعد از تکمیل بخش جهان شمول، طراحی سازوکار بر اساس عناصر جهان شمول، مراحل مختلف این نظریه است.
وی در پاسخ به طرح سوال از تدابیر حل و فصل «مقام تزاحم» در نظریه «اندیشه مدون اسلام» بیان کرد: ملاکات «اهم و مهم» و قواعد ترجیح آن در علم فقه مشخص میشود، اما اینکه در یک مورد خاص اهم کدام است را ما مشخص نمیکنیم. زیرا ممکن است در شرایطی، یک امر اهم قلمداد شود و در شرایط دیگر بالعکس امر دوم اهم باشد. این مسئله تابع شرایط و دانش ماست؛ این ترجیحات را کارشناس موضوع، با دانشی که از آن دارد تعیین مینماید.
وی افزود: سالهای پیش حضرت آقا نظریه اندیشه مدون را مطالعه نمودهاند و البته اظهار لطف هم داشتند و شاید بتوان گفت، اصطلاح «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» مُلهم از این نظریه بوده است. زیرا اساس این نظریه آنست که اسلام به صورت جهانشمولی نگاهی دارد که شما باید آنرا در موقعیت ایران امروزی مورد مطالعه قرار بدهید. امیدواریم فضلای حوزه با مطالعه دقیق و نقادانه نظریه «اندیشه مدون»، انگیزه پیدا کنند در راستای تمدن سازی اسلامی تلاش کنند. کما اینکه تمدن غرب از ریشههای کاملا تئوریک نشأت گرفته است و کسانی که معماران تمدن غرب هستند، در خواب هم نمیدیدند که اندیشههای فلسفی آنان روزی چنین آثار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد خواهد کرد.
آیتالله هادوی تهران در پایان با اظهار امیدواری از اینکه همتهای این مجموعه و فضلای حوزه به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کمک کند، تصریح کرد: این نظام، نظامی است که برخواسته از زحمات طولانی نه فقط قبل و بعد از انقلاب، بلکه صدها سال مجاهدت انبیاء و اولیاء الهی است. ما باید از این نظام صیانت کنیم تا خدای ناکرده این نظام تضعیف نشود؛ وظیفه ما به عنوان طلبه در درجه اول آن است که عقبه علمی، زیرساختهای فکری و پشتوانههای مبنایی نظام را تامین نماییم و در درجههای بعدی نیز اگر کار دیگری از دستمان بر میآمد دریغ نکنیم.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا هادوی تهرانی فقه حکومتی نشست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۹۹۱۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسناد ساواک دربارهی همسر حاج آقا مصطفی خمینی چه میگویند؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فرزند آیتالله مرتضی حائری یزدی (و نوه مؤسس حوزه علمیه قم)، عروس امام خمینی(ره) و همسر آیتالله سید مصطفی خمینی که همراه پدرش در تبعید بود و در تبعید شهید شد؛ هرکدام این نسبتهای خانوادگی کافی بود تا معصومه حائری یزدی تحت نظر و مراقبت ساواک باشد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی اسنادی را منتشر کرده که نشاندهندهی این نظارت است. در ادامه گزارش این مرکز و نیز اسناد پیوست آن را ملاحظه میکنید:
معصومه حائری یزدی روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۸۶ سالگی درگذشت و پیکر ایشان روز هشتم اردیبهشت پس از تشییع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در بقعه شیخ فضلالله به خاک سپرده شد. محل دفن ایشان از این جهت نمادین است که بقعه شیخ فضلالله نوری در سالهای دور محل ملاقات امام خمینی(ره) و آیتالله شیخ مرتضی حائری یزدی بود که به جز همکاری در هیأت مصلحین حوزه، هر روز هنگام غروب آفتاب آنجا با هم گفتوگو میکردند.[۱]
ازدواج مصطفی و معصومه در سال ۱۳۳۳، پیوند دو خاندان خمینی و حائری یزدی بود؛ این زندگی مشترک پس از ده سال با تبعید حاج مصطفی خمینی همراه پدر، وارد مرحله تازهای شد و تا زمان شهادت همسر در اول آبان ۱۳۵۶، معصومه حائری بارها برای دیدارش به نجف رفت و برگشت.
یکی از سندهایی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد (شماره پرونده ۳۹۲)، موافقت اداره کل سوم ساواک با درخواست معصومه حائری برای صدور گذرنامه جهت مسافرت به عراق را نشان میدهد.
طبق این اسناد، شهربانی کل کشور در نامهای محرمانه از ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تقاضای صدور پروانه خروج از کشور استعلام میگیرد:
«شهربانی کل کشور
تاریخ ۴۶.۶.۱۳
از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)
به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
درباره معصومه حائری یزدی فرزند مرتضی شناسنامه ۶۹۲۳۵ قم متولد ۱۳۱۷
نامبرده بالا طی تسلیم شرحی اعلام نموده مدتی قبل برای دیدار بستگان خود از عراق به ایران مراجعت و جهت بازگشت به کشور مزبور به منظور ملحق شدن به همسرش حاج سیدمصطفی خمینی تقاضای صدور پروانه خروج نموده است. خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به انجام درخواست مشارالیها نظریه اعلام دارند.
رئیس شهربانی کل کشور . سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمد پاکپور»
اداره کل امنیت داخلی ساواک در گزارشی خیلی محرمانه دستور میدهد که ضمن موافقت با عزیمت عروس آیتالله خمینی در موقع خروج او بازرسی بدنی شود:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تاریخ: ۴۶.۶.۱۹
گزارش
درباره: بانو معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی)
محترماً به عرض میرساند شهربانی کل کشور صلاحیت مشارالیها را جهت صدور پروانه خروج به مقصد کشور عراق از ساواک استعلام نموده است.
با توجه به اینکه همسر مشارالیها در عراق بسر میبرد و قبلاً هم با عزیمت او موافقت گردیده در صورت تصویب ضمن موافقت با عزیمتش در موقع خروج او از مرز ضمن بازرسی وسایلش توسط بانویی بازرسی بدنی هم انجام شود.»
در نهایت اداره کل سوم ساواک با سفر او به عراق موافقت میکند:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
از اداره کل سوم
به مدیریت کل اداره نهم (۹۱۱)
درباره: معصومه حائری یزدی فرزند سید مرتضی
بازگشت ۹۱۱.۷۸۶۹-۴۶.۶.۱۸
عزیمت مشارالیها به کشور عراق از نظر این اداره کل بلامانع است.
مدیرکل اداره سوم. مقدم ۴۶.۷.۱»
رفتوبرگشت همسر سیدمصطفی خمینی به ایران در سالهای بعد هم از سوی ساواک تحت نظر بود؛ یکی در سال ۱۳۵۵ گزارش ساواک قم درباره سفر بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) با معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی) و نوههای ایشان از عراق به تهران و قم به منظور دیدار اقوام.
در این گزارش با موضوع «ورود همسر و عروس خمینی به ایران» آمده است: « روز پنجشنبه ۳۵.۴.۳ همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی) و نوههایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند. همسر خمینی به منزل پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری وارد شده است. همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی نقل میکرد که آقای خوئی اخیراً که خواست درس شروع کند کسی را نزد آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا بسیار ناراحت است. وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدودی خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض حکومت واقع نمیشوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی میکنند ولی حوزه نجف بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف است و اکثراً به مسافرت میرود.
نظریه شنبه - نظری ندارد.
نظریه یکشنبه - مفاد گزارش صحیح است. همسر مصطفی خمینی دختر آقای مرتضی حائری است که به منطور دیدن والدین و خویشاوندانش به ایران مراجعت کرده و به قم آمده. ضمناً همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش در تهران سکونت دارند. نامبرده مسلماً پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن فرزندانش به قم خواهد آمد.
نظریه دوشنبه - نظریه یکشنبه مورد تایید میباشد. ضمناً دو برگ فتوکپی نامه خمینی و همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه سهشنبه - مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تائید است.»
چند ماه پس از شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی، اداره کل سوم ساواک در ۲۲ تیر ۱۳۵۷ از ساواک اراک برای تحقیق در زمینه بازگشت فرزند و همسر او به قم استعلام کرد: «طبق اطلاع نوه خمینی به نام حسین مصطفی خمینی فرزند مصطفی به اتفاق مادرش به ایران عزیمت و گویا در قم سکونت دارد. سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم معمول نتیجه اعلام - ثابتی
گیرنده - سازمان قم جهت اقدام لازم و اعلام نتیجه»
سه ماه بعد نمایندگی ساواک در کویت در گزارشی خیلی محرمانه، منشأ تأیید نگرانی آیتالله شهابالدین مرعشی نجفی و علمای تهران و قم از محاصره منزل امام خمینی توسط دولت عراق را «همسر مصطفی مرحوم» عنوان کرد:
«موسویان ضمن یک تماس تلفنی با شیخ فتوت در کویت به او گفته آقایان نجفی مرعشی و چند تن از علماء در تهران و قم اطلاع پیدا کردهاند که منزل آقا (خمینی) را دولت عراق محاصره کرده و آقایان ناراحت هستند. شما تحقیق کنید و نتیجه را به ما بگوئید. شیخ فتوت هم کوشش کرد که مستقیما با منزل خمینی تماس بگیرد ولی نتوانست و سپس به منزل پسرش مرحوم مصطفی تلفن کرد و عروس خمینی موضوع را تأیید و اضافه نمود که آقا برای نماز و زیارت به حرم میروند ولی خیلی از این وضع ناراحت هستند و دولت عراق تحت عنوان محافظت از آقا این کار را میکند اما چون اعتراض کردهاند قرار است تا فردا مأمورین را بردارند و لذا فردای روز بعد شیخ نامبرده تلفن کرده و متوجه شده که منزل از محاصره خارج شده است.
نظریه منبع - زمانیکه مصطفی خمینی زنده بود شیخ فتوت به لحاظ روابط و آشنایی قبلی با او از قم به منزل آنان در عراق میرفت و با این لحاظ عروس خمینی او را کاملا میشناسد و مطالبی را که میگوید صحت دارد.
نظریه ۱ - مفاد گزارش و نظریه منبع صحت دارد.
نظریه ۲- نظریه ۱ مورد تأیید است.»
پینوشت:
۱- زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیتالله بروجردی، علی دوانی، ص۳۱۳
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901345